گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
سخن مترجم






اشاره
سخن مترجم: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ کتابی که در اختیار خواننده گرامی قرار دارد متنی تصحیح شده و ترجمهاي ساده و روان از
تألیف دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و شیخ جلیل أبو منصور أحمد بن علیّ بن أبی « الاحتجاج علی أهل اللّجاج » کتاب شریف
طالب طبرسیّ- أعلی اللَّه مقامه الشّریف- از علماي قرن ششم است. این مرد بزرگوار از جمله مفاخر علما و دانشمندان امامیّه بوده و
شخصیت او از کتاب پربار و ذي قیمتش نیک هویدا است، کتابی که حاوي بخشهاي گوناگون از احتجاجات چهارده معصوم، از
رسول گرامی اسلام تا وجود مبارك حضرت صاحب العصر و الزّمان- صلوات اللَّه علیهم أجمعین- میباشد. روش مؤلّف قدس سرّه
در کتاب بدین صورت است که ضمن ایراد عقاید حقّه از لسان معصومین علیهم السّلام شیوه بحث با مخالفین چه از أهل لجاج و
چه دیگران را گوشزد میکند، و بطور کلّی مجموعه کتاب روش صحیح احتجاج و بحث را تعلیم میکند، و مرحوم مؤلّف در
مقدّمه کتاب استناد به آیه کریمه ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَۀِ وَ الْمَوْعِظَۀِ الْحَسَ نَۀِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ نموده و روش نیکوي
مجادله را گوشزد میکند. در این باب مرحوم علّامه شعرانیّ در زیرنویس تفسیر أبو الفتوح مطلبی را نگاشتهاند که براي روشن شدن
حکما گویند: اقسام علم منطق از جهت ماده پنج است: أوّل آنکه ببرهان و » : مطلب آن را عینا از همان جا نقل میکنم، ایشان فرماید
دلیل یقینی مطلبی را بر دیگري ثابت کنند. دوم آنکه بدلیل ظنّی و مرغوب. سوم آنکه بمسلّمات خصم وي را مجاب کنند بوجه
نیکو. چهارم آنکه ص: 4 مغالطه کنند و بسخنان باطل بر خصم فائق گردند، پنجم آنکه بشعر و تخییل حجّت
آورند. خداوند بسه وجه أوّل امر فرمود، چون مغالطه و شعر مناسب اثبات اصول و فروع دین نیست. أوّل فرمود: سوي پروردگار
خویش خوان بعقل و دلیل و حکمت، و آن را حکما برهان گویند، دوم بدلیل ظنّی و مرغوب و موعظه و پند، و آن را حکما خطابه
گویند، و از این دو گذشته مجادله در سخن و اسکات مخالف را بوجه نیکو کن، و آن را حکما جدل گویند، و این از معجزات
باري این کتاب شریف از ابتداي تألیف تاکنون گذشته از محتوا به جهت اینکه مؤلّف آن استاد ابن شهر آشوب .« علمی قرآن است
رحمه اللَّه صاحب مناقب) شخصیت بزرگوار جهان تشیّع بوده، پیوسته مورد توجّه همگان قرار داشته است. متن کتاب همچنان که
در مقدّمه مؤلّف بزرگوار نیز مذکور است جهت جلوگیري از اطناب، عاري از سند حدیث و سلسله روات و بطور کلّی نقل سند
میباشد، بجز احادیث منقول از تفسیر امام حسن عسکريّ علیه السّلام، ولی متن آن منقول از مصادر بحار الأنوار میباشد. باري در
ترجمه این کتاب شریف از تمام امکانات کمال استفاده را بردم، امکاناتی همچون نسخههاي متعدّد، نفس مصادر، شرح علماي
امامیّه، و در آخر، از همه تعلیماتی که از محضر استاد معظّم علی أکبر غفّاري- أیّده اللَّه تعالی- آموخته بودم کمال بهره را بردم و
همچنان که از ابتدا آرزوي من بود تمامی آنها را در ذیل أحادیث نگاشتم، چه آنها که در محضر ایشان تعلیم دیده بودم و چه آنها
که در ذیل کتب حدیثی نگاشته بودند. در اعراب و ضبط لغات و مفاهیم متن عربی از نکاتی که در بیانات مرحوم علّامه مجلسیّ در
بحار الأنوار یا مرآة العقول یا در کتب دیگر آمده بود غافل نشدم و همه را منظور داشتم. ص: 5 در این ترجمه تا
صفحه 9 از 184
حدّ امکان در توضیح مطالب و روان و ساده و شیرین بودن عبارات و الفاظ کوشیدهام، و در این راه در مکانهاي مختلف آن گونه
که مقتضی بود هم کلمه به کلمه ترجمه نمودم و هم براي بیان مطلب و توضیح مقصود و روشن کردن حقیقت بطور کلّی مطلب را
شرح دادم، و در هر کجا نیازي به بیان و توضیح بود در میان پرانتز () یا در زیرنویس بعنوان شرح و توضیح نقل نمودم، تا اجمال و
تعقیدي باقی نماند و تنها به ترجمه متن حدیث اکتفا نکردم، ضمنا مطالبی که مرحوم علّامه شعرانیّ در اصول عقاید ذیل شرح
مرحوم ملّا صالح مازندرانی بر اصول و روضه کافی نگاشته بودند در حدّ امکان از آن بهره برده و مطالب را بصورت مترجم در
زیرنویس آوردم، و ذکر این نکته قابل توجّه است که در معدودي از موارد که مطالبی علمی بود و مربوط به دستهاي خاصّ، اجبارا
آنها را به عربی در زیرنویس آوردم. و در موارد مختلف اعمّ از اعراب و متن حدیث از فاضل گرانقدر جناب آقاي حسین استاد
ولیّ- للَّه درّه- پرسش نمودم و ایشان نیز دریغ نداشتند، با این همه از تمام مطالعهکنندگان گرامی تقاضا دارد که اگر خطا یا لغزشی
در ضبط کلمات یا در ترجمه دیدند بر ما منّت گذاشته و آگاه فرمایند، چرا که امر خطیر بود و بضاعت من ناچیز. در خاتمه خدا را
از صمیم جان شکر میگویم که توفیق خدمت در این راه را به من ارزانی داشت، امید که حقّ این سپاس را بدرستی بجاي آورم تا
مشمول زیادتی که وعده الهی است گردم و خدمات بیشتري را به انجام برسانم. آمین یا ربّ العالمین. بهراد جعفري 21 دي ماه
1381 ش 7 ذو القعده 1423 ق ص: 6
گفتار علماء پیرامون شخصیت مؤلّف و ارزیابی کتاب
گفتار علماء پیرامون شخصیت مؤلّف و ارزیابی کتاب صاحب کتاب الذّریعه حاج شیخ آقا بزرگ طهرانیّ رحمه اللَّه در ذیل عنوان
الاحتجاج علی أهل اللّجاج تألیف شیخ جلیل أبو منصور أحمد بن علیّ بن أبی طالب الطّبرسیّ، استاد رشید الدّین » : کتاب مینویسد
محمّد بن علیّ بن شهر آشوب السّرويّ است که او در سنه 588 وفات یافته، پس مؤلّف از دانشمندان قرن پنجم است که أوائل قرن
ششم را نیز درك نموده است- تا آنجا که فرماید:- تمام مرسلات در کتاب از احادیث مستفیض مشهور اجماعی بر مخالف و موافق
میباشد، و کتاب فوق الذّکر از جمله کتب معتبرهاي است که معتمد تمام علماي اعلام همچون علّامه مجلسیّ رحمه اللَّه و محدّث
أحمد بن علیّ بن » : در کتاب شریف امل الآمل در بخش ثانی آن میگوید .« حرّ عاملیّ رحمه اللَّه و مانند آن دو بزرگوار میباشد
أبی طالب الطّبرسیّ دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و مؤلّف کتاب احتجاج بر أهل لجاج، که کتاب خوب و کثیر الفوائدي میباشد،
و مرحوم مؤلّف روایت میکند از سیّد عالم و عابد أبو جعفر مهدي بن أبی حرب الحسینیّ المرعشیّ، و او ص: 7
و او از پدرش محمّد بن أحمد دوریستی، و او از شیخ صدوق ،«1» از شیخ بزرگوار أبو عبد اللَّه جعفر بن محمّد بن أحمد دوریستی
و در .« محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّیّ، و براي مؤلّف در نقل حدیث طرق دیگر، و هم تألیفات دیگري نیز هست
ابن شهر آشوب روایت میکند از شیخ جلیل أبو منصور أحمد بن علیّ بن أبی طالب الطّبرسیّ که از » : مستدرك الوسائل مینویسد
شیخ و استاد من أحمد بن علیّ » : تألیفات او است: کتاب احتجاج معروف، ضمنا شاگرد او ابن شهر آشوب در معالم العلماء میگوید
و « کتاب احتجاج » کافی در فقه شیعه) و آن کتاب خوبی است و همچنین ) « کافی را در علم فقه » الطّبرسیّ تألیف نموده است کتاب
تاج » یکی دیگر از تألیفات او .«« کتاب ال ّ ص لاة » و فضائل الزّهراء علیها السّلام و « تاریخ الأئمّه علیهم السّلام » و « مفاخرة الطّ البیّه »
از او سیّد نسّابه أحمد بن محمّد بن المهنا بن علیّ بن » : است که آن را تنها صاحب أعیان الشّیعه نقل کرده و گفته است « الموالید
نقل میکند، ولی شیخ أحمد بن أبی ظبیۀ البحرانیّ در « تذکرة النّسب » المهنا العبیدلی معاصر علّامه حلّی رحمه اللَّه در کتاب خود
آن را منسوب به أمین الإسلام أبی علیّ فضل بن حسن طبرسیّ صاحب تفسیر میکند، « عقد اللآل فی مناقب النّبیّ و الآل » کتاب خود
و این اشتباه یا از عبیدلی سرزده است یا از بحرانیّ، و اینکه این خطا از عبیدلی که معاصر با مؤلّف میباشد بسیار بعید و دور است.
شیخ فاضل و محدّث مبرور أبو منصور أحمد بن علیّ بن أبی طالب الطّبرسیّ از بزرگان و » : و صاحب روضات الجنّات مینویسد
صفحه 10 از 184
اجلّاء علماي متقدّمین شیعه است، و او از أهل ساریه مازندران است، چنان که شاگرد او ابن شهر آشوب به همان بلد منسوب
کتاب احتجاج در میان طائفه شیعه مشهور و معروف » : ص: 8 و در ادامه در مورد کتاب احتجاج گوید ،« میباشد
و معتبر است، و مؤلّف محترم آنچه را که از احتجاجات رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و حضرات أئمّه علیهم السّلام جمعآوري
و سیّد بزرگوار ابن طاوس (متوفّی سنه 644 ه) در فصل 56 کتاب کشف المحجّه .« نموده را در این مجموعه شریفه ضبط کرده است
.« و کتاب الاحتجاج لأبی منصور أحمد بن علیّ بن أبی طالب الطّبرسیّ » : مطالعه آن را به پسرش توصیه نموده و میگوید
اشتباه در انتساب کتاب
برخی از متأخّرین أصحاب ما در نسبت دادن کتاب احتجاج به أبو » : مینویسد « لؤلؤة البحرین » اشتباه در انتساب کتاب صاحب کتاب
علیّ طبرسیّ رحمه اللَّه مؤلّف تفسیر مجمع البیان اشتباه نمودهاند، و از جمله ایشان: محدّث أمین استرآباديّ، و پیش از او صاحب
و از جمله اشخاصی .« رساله مشایخ الشّیعه، و پیش از او دانشمند متقدّم محمّد بن أبی جمهور أحسائیّ در کتاب غوالی اللّئالی است
که در این باره اشتباه و غفلت نمودهاند: دانشمند معظّم قاضی نور اللَّه شهید در مجالس المؤمنین است، در این کتاب (مجلس پنجم
و شیخ أبو علیّ طبرسیّ در کتاب احتجاج از أبو حمزه نقل نموده که او گفت .....- تا » : در ذیل حالات أبو حمزه ثمالیّ) مینویسد
آخر. ص: 9
معرّفی